اختراع یک ایده نیست یک فرآیند است/ بنیانگذار و مدیر پروژه بینالمللی-RIT Research Innovation Teams
تفاوت دنیای استارتاپ و اختراعات همراه با طرح ده سوال شخصی
بین راه اندازی استارتاپ و کسب و کارها و ورود دنیای اختراع و نوآوری تفاوتهای زیادی وجود داره. نمیخواهم بگویم که موسس کسب و کار نمیتواند مخترع باشد و یا مخترع نمیتواند راهانداز کسب و کار. در سالهایی که همراه مخترعان به جاهای مختلفی از دنیا سفر کردم هر دو جور رو دیدهام. افراد موفقی که استارتاپ داشتند و افراد موفقی که اختراعات داشتند.
در بعضی مواقع ترکیب اختراع و استارتاپ را نیز دیدهام. هرکدام از این دو شیوه، دو استایل زندگی متفاوتی میخواهد که لازم است با آنها آشنا باشیم. من در این بلاگ پست قصد دارم به زبان خودمانی، عمق هر دو دنیا رو به صورت کوتاه به شما نشان بدهم و بعد ده سوال طرح کنم که میتوانید از خودتون بپرسید تا بهتر از بین این دو شیوه انتخاب کنین و یا حتی این دو شیوه از زندگی رو با یکدیگر ترکیب کنین!
قبل از اینکه به بررسی دقیق این دو شیوه بپردازم باید بگم که برای هر کدام از موارد سعی کردم نمونه کتاب خواندنی نیز مثال بزنم تا اگر علاقه داشتید بتونید به سراغ کتاب مربوطه هم بروید و عمیقتر با مفهومها روبهرو بشین.
اختراعات: ابعاد مختلف تاثیر عمیق
اختراعات چندین بعد دارد که به صورت کوتاه به بعضی از مواردش اشاره میکنم.
- تأثیر تحولآفرین: اختراعات قدرت تحول دادن به صنایع را دارن، همانطور که والتر ایزاکسون در کتاب The Innovators نشان داده چطور اختراعکنندگان شکلدهنده دنیای مدرن شدهان.
دستاوردهای طولانیمدت: اختراعات موفق معمولاً منجر به پاداشهای مالی و مالکیت معنوی دائمی شدن و اثر طولانیمدتی داشتن که در بعضی مواقع بیش از دوره عمر معمول یک استارتاپ بوده.
حفاظت از مالکیت فکری: مخترعان میتونن ایدههای خود رو پتنت کنن و این پتنت سبب میشه آنچه که اختراع کردهاند به داراییشان تبدیل بشه. کتاب "Patent It Yourself" نوشته دیوید پرسمن راهنمای خوبی در این مورد به شمار میاد.
رضایت اعلا: فرآیند اختراع، احساس عمیقی برای شخص فراهم میکنه، چرا که مخترعان، ارادههای منحصر به فرد خود در مسیر اختراع رو میسازن.
کاربردهای گسترده: اختراعات میتونن در صنایع مختلف تطبیق و به کار گرفته بشن.
ایجاد میراث دائمی: اختراعات موفق معمولاً اثرهای بزرگی برجا میگذارند و شیوه زندگی و کار مردم را تغییر میدن.
شناخته شدن جهانی: مخترعان که به مشارکتهای مهمی دست یافتهاند، ممکن است در سطح جهانی شناخته شوند و مکانی برای خودشون در تاریخ باز کنن.
یکم بعدهای منفی رو بهش اشاره کنیم میتونه در درک شما از دنیای اختراع کمک کننده باشه.
سرمایهگذاری: اختراع کردن ممکنه که به پول و منابع قابل توجهی نیاز داشته باشه که برای بسیاری از اختراعکنندگان مانعی شده. ( در RIT ما برای این مشکل قدمهای زیادی برداشتیم و اگر مشکلی در این مورد داشتین حتما به ما به آدرس info@RIThub.org ایمیل بزنین)
خطرات پذیرش بازار: همیشه خطر وجود داره که بازار اختراع جدید رو نپذیره و یا درک نکنه.
فرآیند توسعه پیچیده: مسیر از مفهوم به یک اختراع قابل بازاریابی، اغلب طولانی و پر از چالشهای فنیه. ( در RIT ما برای فرآیند توسعه، مخترعان رو توانمند میکنیم که میتونین بهمون ایمیل بزنین)
پیچیدگی فرآیند پتنت: دریافت پتنت میتواند فرآیند پیچیده و پرهزینهای باشد. مخصوصا در مورد دریافت پتنت بینالمللی که هزینه بره.
چالشهای تأمین مالی: تضمین منابع مالی برای توسعه اختراع ممکنه چالشبرانگیز باشه، به ویژه برای مخترعان مستقل.
تنهایی: مسیر اختراعکردن اغلب مسیری است که باید به تنهایی پیمود و شبیه محیط های کاری نیست.
مشکلات تجاریسازی: تبدیل یک اختراع به محصولی قابل بازاریابی نیاز به مجموعه مهارتها و منابع متفاوتی دارد.
عدم قطعیت در دوران طولانی مدت: در حالی که اختراعات میتونن در طولانی مدت پاداشهای بزرگی ارائه بدن اما همچنان عدم قطعیت در دوران طولانی مدت وجود داره که آیا اختراع در نهایت موفق میشه یا پذیرفته میشه
استارتاپها: از دور پر سروصدا از نزدیک غیرقابل پیشبینی
رشد سریع: استارتاپها اغلب به دنبال قابلیت توسعه سریع هستند، موضوعی که در "The Lean Startup," نوشته اریک ریس نیز تاکید دوچندانی به آن شده و کلید استارتاپ را در واقع سرعت در رشد بیان میکنه.
آهنرباهای سرمایهگذاری: استارتاپها سرمایههای قابل توجهی را جذب میکنن و از طریق جذب سرمایه رشد را تجربه میکنن. البته روش بوت استرپ نیز وجود داره و استارتاپها میتونن از طریق درآمدی که خودشان برای خودشان میسازند هم رشد کنند ولی عموما رشد انفجاری از طریق سرمایهگذار شکل میگیره.
فرهنگ همکاری: بن هورویتز در "The Hard Thing About Hard Things" بر فرهنگ همکاری و پویای استارتاپها تأکید میکنه و اعتقاد داره که استارتاپها مبتنی بر فرهنگ کاری هستند که میتونن نوآوری را شکل بدهند.
انعطافپذیری: توانایی استارتاپها برای تغییر مسیر لازم و ضروری هست. همانطور که در "دفترچه راهنمای صاحبان استارتاپ" نوشته استیو بلانک توصیف شده، استارتاپی که تغییر مسیر نده نمیتونه رشد انفجاری را هم تجربه کنه.
توسعه مهارتهای متنوع: کریس گیلبو در "The $100 Startup" نشان میدهد که چگونه محیطهای استارتاپی به افراد امکان میدهند طیف وسیعی از مهارتها را توسعه دهند.
معایب:
نرخ بالای شکست: در "The Lean Startup" به واقعیت تلخی اشاره میکنه که بسیاری از استارتاپها به نقطه شکست میرسند، علیرغم پتانسیل و تلاشهایشان. این آمار در بعضی از منابع ۹۸ درصد گفته شده.
ناپایداری مالی: نوسانات مالی در استارتاپها به طور معمول معنای سرمایهگذاری اولیه قابل توجه بدون بازگشت تضمین شده رو دارن.
مشکلات تعادل کار و زندگی: در "زندگی استارتاپی"، چالش حفظ تعادل بین کار و زندگی شخصی در محیط فشرده استارتاپ مورد بحث قرار میگیرد.
رقابت شدید در بازار: رقابت فشردهای که استارتاپها، به ویژه در بازارهای اشباع، با آن مواجه هستند، یک چالش قابل توجه به شمار میاد.
وابستگی به سرمایهگذاران: تکیه بر تأمین مالی خارجی میتونه منجر به از دست دادن کنترل بر روی جهت شرکت بشه همانطور که در "معاملات سرمایهگذاری" نشان داده شده که از جایی به بعد موسس در نقش کارمند به ادامه شغل میپردازه.
تقاضای برای موفقیت سریع: فشار برای نتایج سریع، اغلب به قیمت از دست رفتن پایداری درازمدته که این عیب به شمار میاد.
خطر خستگی: فرهنگ کار فشرده در استارتاپها میتونه منجر به خستگی بیش از حدی بشه و تاثیر مخربی بر روی سلامت شخصی و بهرهوری داره.
چالشهای مالکیت معنوی: حفاظت از نوآوریها در محیط سریع استارتاپ، جایی که سرعت اغلب بر عمق کار مهمتره مالکیت معنوی رو به چالش میندازه و دیگه اونقدرا مطرح نیست.
استنتاج: اختراع و استارتاپ دو سکه اقتصاد هستند همه چیز به انتخاب ما برمیگردد
به نظر من اختراعات مثل اثرات جاودانه هستن که بعد از ایجاد همچنان بر نسلها تأثیر میگذارن. اختراعات جسارت خلاقیت بشر را به تصویر میکشن و توانایی دارند جوامع و صنایع را تغییر دهند. در حالی که استارتاپها برای رشد اقتصادی و نوآوری حیاتی هستند، اختراعات به عنوان آثاری از خلاقیت و توانمندی انسان درخشنده هستن که اثرشون بسیار بلند مدت میتونه باشه.
۱۰ سوال برای تصمیمگیری در حوزه شغلی
برای اینکه در مسیر شغلی خود بتونین یکی از دو شیوه اختراع و یا استارتاپ زدن رو انتخاب کنین به نظرم لازمه که اول از خودتون بپرسین.
۱- آیا من در محیطهای همکاری (استارتاپها) موفق میشوم یا ترجیح میدهم به تنهایی در پروژههای متمرکز (اختراعات) کار کنم؟
۲- کدام بیشتر به من میخوره: دنیای پرجنبوجوش و پرخطر استارتاپها یا پتانسیل تحول طولانیمدت اختراع؟
۳- آیا علاقه دارم چیزی کاملاً جدید ایجاد کنم (اختراعات) یا به بهبود و مقیاسپذیری ایدههای موجود (استارتاپها) بپردازم؟
۴- چگونه با عدم قطعیت و خطر رفتار میکنم و کدام مسیر با تحمل خطر من بهتر هماهنگه؟
۵- مهارتها و منابع لازم برای موفقیت در اکوسیستم استارتاپها رو دارم یا ترجیح میدم که بخش توسعه و بازاریابی یک اختراع رو پیش بگیرم ؟
۶- کدام مسیر با اهداف و ارزشهای شخصی من بیشتر هماهنگ است: طبیعت پویا و رقابتی استارتاپها یا طبیعت نوآورانه و تحولی اختراعات؟
۷- آیا من بیشتر از موفقیتهای مالی و رشد سریع (در استارتاپها) یا از امکان ایجاد یک میراث دائمی (در اختراعات) الهام میگیرم؟
۸- مفهوم موفقیت برای من چگونهاس و کدام مسیر به تحقق این مفهوم بیشتر کمک میکنه؟
۹- آیا من برای ناپایداری مالی مرتبط با استارتاپها آمادهام؟
۱۰- از زندگی چه لذتهایی میبرم و کدام مسیر نزدیک لذتهای شخصی من است؟
تصمیمگیری در مورد انتخاب مسیر کاری بسیار اهمیت داره بین انتخاب دنیای استارتاپها و یا دنیای اختراعات تفاوتهایی وجود داره. این مقایسه جزئیات مهمی از هر دو مسیر را ارائه میده و به شما کمک میکنه تا تصمیم درستی بگیرید. همچنین این مقاله به منابع مرتبط و سوالات کلیدی برای تصمیمگیری در حوزه شغلی اشاره کرده و راحت ترین راه برای تصمیمگیری درباره مسیر شغلی بین استارتاپها و اختراعات، پاسخ دادن به سوالات مطرح شده در بالا میدونم. در نهایت، باید توجه داشته باشین که هیچ مسیری به تنهایی بهتر یا بدتر از دیگری نیست. هر کدام از استارتاپها و اختراعات دارای فرصتها و چالشهای خود هستن و انتخاب بستگی به اهداف و ارزشهای شما داره. برای انجام یک تصمیم بهتر، مهم است که به دقت به خودتان گوش دهید و با دقت تحلیل کنید که کدام مسیر بهتر با ویژگیها و اهداف شما میخونه.
مطلبی دیگر از این انتشارات
شبکهسازی ایرانی برای مخترعان همراه با لیست کانالهای تلگرامی دنیای اختراع
مطلبی دیگر در همین موضوع
راه اندازی یک کسب و کار اجتماعی
بر اساس علایق شما
نکات روانشانسی و کمی طنز